نتایج جستجو برای عبارت :

بازهم برایمان از قصه‌ها بگو

تولد گرفته. بازهم همان همیشگی ها و بازهم همه شان کنارهم با لبخند به دوربین نگاه میکنند.دلم لحظه ای و فقط لحظه ای برای تک تکشان تنگ میشد. برای تمام روزهای گذشته برای جمع جیغ جیغو و پرسروصدایشان. اما لحظه ی بعد دلم حسادت میکند به جمعشان و به پایبندیشان و به نبود خودم درمیانشان. از همان روزی که یکیشان مهمانی گرفت و من از شنیدن اسمم میان پچ پچشان فهمیدم قرار نیست دعوت شوم و نشدم فهمیدم که فاتحه این رابطه خیلی وقت است خوانده شده حلوایش هم میل شده. ن
 
باز هم پاییز 
و
باز هم خبر شهادت...
بازهم ضجه های مادری برای فرزند برومندش...
بازهم فریاد خداوندا جگرگوشه ام را با سید الشهدا مشحور گردان!
باز هم جانی که از دست رفت تا مشتی از خاک وطن از دست نرود.
برادرشهیدم! یاور جان!
در کدامین طنین اذان صبح، از کابوس زندگی به رویای صادق ایثار و شهادت بازگشتی؟
مگر با خدای خود چه عهد سختی بستی که از فدای جان در راه وطن ابا نکردی؟
شیر حلال مادرت بود یا نان حلال سفره ی پدرت، که برای ایثار در راه وطن و برای هموطن، لح
از روزی که پیشنهاد نوشتن این یادداشت به واسطۀ یک دوست به دستم رسید؛ تا امروز که باز همان دوست عزیز لینک مطلب را برایم فرستاد، نزدیک به دو ماه می‌گذرد. دارم فکر می‌کنم که اگر «هوشنگ مرادی کرمانی» نبود، چقدر تعطیلات آغاز سال پوچ می‌شد و چقدر روزهای تمام‌ نشدنی فروردین سخت‌تر می‌گذشت. به همین خاطر است که وقتی امروز لینک مطلب را دیدم، تمام خستگی این مدت از تنم خارج شد. برای اینکه خستگی‌ام بیشتر در بیاید و کیفم کوک‌تر شود، پس شما هم لطف کنید
دنبال عکسای اتلیه ای دخترک میگردم از یکسالگی به بعدشهرچی میگردم  تو پوشه ها نیستسرچ کلی میکنم .jpgعکس سالهای قبل از سال تقریبا 91 هست سفرها عیدها عروسی هاهمه عکسی هست غیر عکس دخترک خندم میگیره "عههه اینارم اورد خخخ"ازش میگذرم. دنبال عکسای دخترکمهارد رو سرچ میکنم. بازهم "عههه اینا" رو میارهعکس دخترک نیستلب تاب سرچ میکنم بازهم "عهههه اینا" رو میارهبازهم عکس دخترک نیست و پیدا نشدوسوسه میشم شانسی چندتایی از "اینا" رو باز میکنمیه حس عجیبیه نمیتونم
از دیشب تا حالا که بازهم شب است از خستگی کار، افتاده بودم توی رختخواب. صبح به زحمت دو تا تخم مرغ نیمرو کردم خوردم. الان هم هوس جگر مرغ کرده ام. مدتی است گوشت نخورده ام. وسعم به خریدن گوشت گوسفند که نمی رسد این به کنار گاهی گوشت مرغ می خورم امشب هم هوس جگر و دل مرغ کرده ام اما دلم نمی آید. به خودم می گویم گور پدر هوس. مگر کباب نخوری چه می شود؟ می گویم
_ خب حتما بدنم لازم دارد که هوس کرده ام. نکند باز مثل شش هفت سالی که گیاهخوار بودم کم خونی و بیماری ها
#نیمه_عاشقی
امشببه نیمه می رسد دفتر بهارانکهکشانی از نور و شکوفهبر پشت هر نسیماز کوچه سبز اردیبهشتبر در خانه ات خواهند رسید!
بهار،ورق به ورقپر شدهاز اسم تو!هر صبح،پرستوهامی آیند از میان آغوش نگاهتتا به کوچه آفتاب!
 
در جستجوی تو،به سمت زندگی باید رفتمن نیزچون قاصدک هافانوس بدسترفتم و رفتماز سبز سیر دریابه خاک کبود کویرهمه جادفتر عاشقی شکوفه ها باز بود مشق شاپرک هابازهم نوشتن نام تو!بازهم سرودن از تو و تو...
امشب،صیادی بر روی رودخانه چشمان
چند روزه دلشکسته هستم 
دلم میخواد برم پیش یک مشاور ولی از هزینه هاش میترسم کاش یه آدم منصف پیدا بشه بتونه راهنماییم کنه. 
من و همسرم با عشق ازدواج کردیم ولی الان نسبت به هم سرد شدیم .دیشب حتی دوست نداشتم بغلم کنه . چقدر بده چرا من نمی تونم دوسش داشته باشم . کاش بتونم دوباره پر از عشق باشم بتونم با عشق برای همسرم و بچه هام غذا درست کنم برنامه تفریح بذارم برنامه سفر و گردش بذارم . فکر میکنم اینکه مربی پسرم گفت فعلا برای آزمون سنجش آماده نیست در روح
بسته شد بازهم کمر از ما
تا بگیریم یقه از آمریکا
دامب دامب ترامپ شر شده است
ضرب شصتی نخورده تا حالا
نیستیم اهل جنگ و خونریزی
دور باشد خدا کند از ما
وقت تحمیل آن دگر ساکت
ننشینیم مثل پشمک ها
دودمان خراب آل سعود
میرود جمعشان به روی هوا
جنگ جنگ است و عزت و شرف است
یک کتاب است بحث این معنا.
احمد_یزدانی
لئو مثل یک عاشق بارسلونا حرف هایش را زد. او یک تیم برنده می خواهد و ما هم معتقدیم که چنین تیمی در اختیار داریم. این از جاه طلبی مسی است که پس از این همه افتخاری که با پیراهن بارسا کسب کرده، بازهم افتخارات بیشتر می خواهد. همه ما در بارسلونا همین اندازه جاه طلب هستیم و اهداف بزرگی داریم.»
لئو مثل یک عاشق بارسلونا حرف هایش را زد. او یک تیم برنده می خواهد و ما هم معتقدیم که چنین تیمی در اختیار داریم. این از جاه طلبی مسی است که پس از این همه افتخاری که با پیراهن بارسا کسب کرده، بازهم افتخارات بیشتر می خواهد. همه ما در بارسلونا همین اندازه جاه طلب هستیم و اهداف بزرگی داریم.»
اره واقعا تصمیمم جدیه برای اینجا موندن 
چون نت وصل شد
هم اینستا هم تلگرام ولی باز من میامو اینجا مینویسم :)
 
حال جسمیم دوباره خراب شده
دارم به حال بدم فکر میکنم و ظرفای کثیف توی سینک که پسر نذاشت بشورم 
و همسری که از ساعت ۹ رفته خوابیده و منی که فردا صبح زود باید بیدار شم و خواب نمیرمو .... بازم بگم ؟ :)
 
اول از همه این اهنگ پیشنهاد میشه:))
مدت ها دنبال بهانه ای برای نوشتن میگشتم ...
بهانه ای که باعث شود تک تک کلمات درون قلبم همانند پروانه ای بر روی قلمم بنشینند
اما گویا این روزها متهم به حبس ابد شده بودند....
این بار میخواهم از یار قدیمی ام بنویسیم....
نوایش از کودکی در گوشم بود اولین بار به جای نامم اسمش و سخنش را در وجودم جاری ساختند
هیچ وقت یادم نمی رود که در کوچه ها بازی میکردم  و بازهم همان ندا ..نمی دانستم خواننده اش کیست و در وصف اش همین را می
     توی این فکرم که من چرا اغلب حیوانات را اینقدر دوست دارم؟ مثلا گربه. من از تماشای خمیازه کشیدن و نگاه کردن و لم دادن یک گربه بی اندازه کیف می کنم. حتی وقتی غذایم را می دزدد بازهم کیف می کنم. از تماشای یک بزغاله کیف می کنم. از بع بع و نگاه یک گوسفند کیف می کنم. از قد قد یک مرغ
ادامه مطلب
بازهم لیگ برتر شروع شد و حرص و جوش خوردن ماهم دنبالش. 
به خدا نمیدونم چیکار کنم چی بگم ازی طرف اولین بازی استقلال بود ولی از طرف دیگه همین بازی اول هست که میبازیم و آخرش کارمون با یک دو امتیاز ضایع میشه.
خلاصه، داستان این فصل استقلال خدا کنه حکایت این چنداسال نباشه و انشالله این آخرین باخت فصلمون باشه
بعد از آشناییت با علایق نوید محمد زاده به تتلو پشمام ریخت عمیقا.
بعد بازهم اینجا علت علاقه به نوید بود که باعث شد برم man2 رو گوش کنم و بعدش گفتم خب دلم برا بقیه آهنگاش تنگ شده ، همه اینا باعث شده که الان من تقریبا یه هفته س که صبح ها دارم تو راه تتلو گوش میکنم! 
✅ بازهم قوه قضائیه‌ی آیت الله رئیسی به دادتولیدکنندگان رسید؛بادستوردادستان کل کشور،بانک ها از  5اقدام که منجر به فلج شدن کارهای تولیدی می‌شود، منع شده‌اند. هموطنانی که میگفتن؛ اگر به روحانی رای نمیدادیم به کی رای میدادیم؟ جوابی برای این سوال دارند؟!‌ که اگر رئیسی، رئیس جمهور بود،چه می‌شد؟!  
#گام_دوم_انقلاب #مدیریت_جهادی #جوانگرایی ✊ کمپین حمایت از تحقق مجلس و دولت جوان انقلابی @Dr_rezashayestehfard
این چند روزه با توجه به اینکه صد گیگ به اینترنت های خانگی اضافه شده باز هم خط های ما شلوغ شده..
و ثبت نام،دوباره آمار ثبت نام هم خیلی زیاد شده..
آخه این حجم فقط تا 29 اسفند فعاله و شما اگر الان ثبت نام کنی رانژه خطت سه روز تا یک هفته طول می کشه. اصلا صرف می کنه این ثبت نام؟!تازه اگر همه چیز خوب پیش بره .. رانژه خط اوکی باشه، لینک بگیری و خودت آشنایی داشته باشی برای نصب چون فعلا کارشناس هم مراجعه نمی کنه...
اکثرا هم بعد از اتمام حجم دوباره تماس می گیر
درحین خواندن فارما به این نتیجه رسیدم که دیشب فراموش کردم اینجا متنی بنویسم.خب اصلا یادم نمی‌آید که دیروز اصلا چه اتفاقی برایم افتاد، نمیدانم اما این روزها احساس میکنم بیش از پیش حافظه ام دچار مشکل شده است.
محض اینکه یادم امد که باید در اینجا متنی بنویسم گوشیم را برداشتم چونکه بعید نبود دودقیقه دیگر فراموش کنم باز!!!
درحین خواندن فقط لعنت به خودم میفرستم که چرا در طول ترم این مدلی که الان میخوانم نمیخواندم. چرا وقتی میدانستم خلاصه نوشتن خیل
واقعا و حقیقتا هیچ چیزی توی این دنیا نمیتونه عمق حماقت و گاگولی و نفهمی و سادگی من رو نشون بده.... 
من یک احمق تمام عیارم و هرچی هم سرم بیاد حمقه. 
خاک عالم تو سر من ... خاک تو سرت حیدر و بازهم خاک تو سرت حیدر. 
کی میخوای به خودت بیای و ببینی دور و برت چه خبره؟ 
تا کی تو خواب غفلت میمونی ؟ 
تا کی به این سفاهت و حماقت و بی عقلی و نفهمی ادامه میدی؟
از خود ضعیف ام بدم میاد ..از خودم که رفتم و نتونستم ..از خودم که برگه ها گرفتم و از ساختمان زدم بیرون ..از خودم متنفرم ...چرا من قوی نمیشم ...
چرا یاد نمیگیرم رها کنم ..من داد میزنم ..میگم میرم اما پایم لنگ میزند ...
من امروز تا کجا رفتم ...من امروز چی ها دیدم ..خدایا این قلب من قاعدتادباید از کار بیافتد ..بیا و تو تمامش ..
سه روز است که نشستم تو خانه ..گریه می کنم ..و امروز بازهم نتونستم ..
خدایا نزار تو را هم از دست بدهم 
البته باید بگوییم که بازهم خبری از رقابت با پرچمداران NVIDIA RTX بوده
و این 2 کارت گرافیک برای رقابت با RTX 2060 و RTX 2070 معرفی شده اند؛
عملا رقیبی برای RTX 2080 و RTX 2080 Ti وجود نداشته و به همین روال، رقیبی
برای Titan RTX نیز معرفی نشده است. به گفته AMD کارت گرافیک RX 5700 XT با قیمت 449 دلار آمریکا، سریعتر از RTX 2070 بوده و کارت گرافیک Radeon RX 5700 نیز با قیمت اولیه 379 دلار سریعتر از RTX 2060 است.
البته
نمی توان به بنچمارکهای ارائه شده در کنفرانس ها بسنده کرده و باید منتظر
بررسی ه
کربلاداردمجسم سوی مهدی میشود/نینواباجلوه هایش کوی مهدی میشود/حضرتش آتشفشان اشک برداغ حسین/پرزغمها و مصیبت روی مهدی میشود/باولایت تاشهادت گشته درس کربلا/اشک چشمان بهاری جوی مهدی میشود/سخت شدازبهرمولا جانفشانی درعطش/یادمان آن شهیدان خوی مهدی میشود/برعموعباس دارد گوهرتحسین خود/مشک آبش بازهم رهپوی مهدی میشود/روی تپه عمه زینب مبتلای برفراق/انقلابی در محرم توی مهدی میشود/زمزم آمادگیهابر ظهورش آمده/برمشام اهل عالم بوی مهدی میشود/
هرچقدر فکر‌می کنم یادم نمی آید  وقت هایی که مادر را ناراحت می کنم غیر از اینکه رفتارش سر سنگین می شود دیگر چه کار می کند؟ تا به حال عکس العمل دیگری از او  به خاطر ندارم، آن هم  چطور بی محلی کردنی!
هر کاری هم بکند، بازهم وقتی بیرون می روم و و‌خداحافظی می کنم، حتی اگر خودش هم بلند نشود که یه لقمه ای، میوه ای برایم بیاورد که به قول خودش بخورم تا از گرسنگی نمیرم! حتما حداقل یاداوری می کند که خودم  حواسم باشد و بردارم..‌.
 قهرم که باشد، بازهم اگر جلو
علی از مهد اومده و نشسته رو به روی لب تاب کارتون میبینه.
نیم ساعت دارم صداش میکنم و میگم که لباسش رو عوض کنه.
علی جان لباست رو عوض کن مامان
پسرم لباست
گلم لباس
علی جان.....
حتی عکس العمل هم نشون نمیداد
اخرش گفتم کوثر میبینی علی دیگه نمیشنوه باید ببریمش دکتر
یه هو علی میگه من صداتو میشنویدم اما دارم کارتون نگاه میکنم وقت ندارم جوابتو بدم
و این گونه بود که بازهم به تماشای ادامه کارتون نشست و به حرف من هیچ عکس العملی نشون نداد
والا ما بچه بودیم اینا
#ارسالی_از_همراهان
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
باز از دوریت افتاده به کارم گره ها
شهید راه نابودی اسرائیل
شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
گاهی در کنار مشکلات ظاهری، اختلال داخلی از جمله پولیپ،  انحراف تیغه بینی و بزرگی شاخک بینی وجود داشته باشد و علاوه بر رفع مشکل به زیبایی هم می توان فکر کرد ولی بازهم با مراجعه به پزشک متخصص گوش ، گوش حلق بینی تایید شده. تااین مرحله با طرح چنیدن فاکتور به این باور رسیدیم که برای رسیدن به نتیجه خوب در جراحی زیبایی بینی حتما بایستی
ادامه مطلب
آقا کسی آش ماش بلد نیست اینجا دستورشو برامن بذاره؟؟
نت قطعه ماشای بی زبونم داره خراب میشه، خواهشمندم برای جلوگیری از خرابی ماشها هم که شده از مساعدت خود دریغ نفرمایید!
بعداً نوشت: با تشکر از همه ی دوستان عزیز که مرا در این امر خطیر (جلوگیری از خرابی ماشا) یاری کردند، پستم خودش یه پا اپلیکیشن پخت غذا با ماش شد! بخاطر همین همه دستورا رو تایید کردم که دوستان هم استفاده کنند. بازهم ممنون از وقتی که گذاشتید :)
باز هم بخاطر خواب پیام دادن به تو رو از دست دادم و این خیلی تلخه
راستی مدیر گروه که باهاش بخث کرده بودم، دیدتم اصلا هیچی نگفت و فقط شوخی کرد
همه بچه ها تعجب کرده بودن
برای بسته سفارشیت خدارو شکر که رسید بدستت ان شاالله ازش راضی باشی و همونی باشه که میخواستی
ولی ازت خواهش میکنم چیزی برنگردون بزارش به حساب کادوی تولدت، خیلیییی دوست داشتم میتونستم کادوی تولد بهت بدم الان که شده لطفا این فرصتو ازم نگیر
 
«ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی در فرمانی وزیر اقتصاد این کشور را از سمتش برکنار کرد. 
طبق گزارش العربیه در بامداد جمعه، ملک سلمان «محمد بن مزید التویجری» را از سمت وزارت اقتصاد و برنامه‌ریزی برکنار کرده است. 
ملک سلمان در این حکم از «محمد الجدعان»، وزیر دارایی عربستان سعودی خواسته وظایف وزیر اقتصاد را انجام دهد.  
دلیل این برکناری هنوز مشخص نشده است. 
 
بازهم شب جمعه بود. تازه شام خورده بودیم و مامانی داشت سفره را جمع می­کرد که بابایی آروغی زد و گفت:" آخ هی خدارو شکر. شامت چقدر خوشمزه بود زن."
مامانی سفره را گذاشت توی جاظرفی و گفت: " نمی­تونی موقع آروغ زدن اون دهن صاحب مرده­ت رو ببندی؟"
بابایی خندید و گفت: " آخه مگه با دهن بسته هم می­شه آروغ مشدی زد هان؟ بچه­ها شما بگین. می­شه؟"
من که همیشه طرفدار بابایی بودم زودی سرتکان دادم و گفتم: " نچ."
ادامه مطلب
پروردگارا! تو خود تنهایی و یگانه ای و تدبیر کرده ای در کار بشر که او را جفت بیافرینی که تنهایی تنها از آن توست و مخصوص مقام ربوبیت توست...
حالیا این چه سرنوشتی‌ست که انسان هر چقدر هم تنها نباشد بازهم تنهاست و تنهایی را حس می‌کند
هر چقدر هم در جمع باشد باز تنهایی را می‌بیند...
بارالها ! این تنهایی از آن توست و تو تنها می‌توانی انسان را از درد تنهایی برهانی
یا با درک وجودت که کار مخلصین است...
یا با فرستادن فرستادگانی از جنس انسان برای انسان که پی
این روزها حال عجیبی دارم. یکدفعه به خود می آیم و از انسان بودنم شگفت زده می شوم، سینه ام تنگ می شود و احساس خفگی می کنم. به سختی قابل توصیف است، انگار که در یک لحظه به معنای واقعی بی هویت می شوم. تبدیل می شوم به ماده ای مستقل از جسم و خاطرات. نسبت به خودم غریبگی می کنم، انگار که انتظار می داشتم کس دیگری بودم. 
حالت غریب و ترسناکیست. انقدر که در خود جمع می شوم و چشمانم را می بندم تا بیشتر احساس از فضا منفصل بودن، نکنم.
ممنون از اینکه مقابلم ننشسته ا
یحیی گل‌محمدی که اعتقاد خاصی به بازی گرفتن از جوانان دارد، در اولین بازی رسمی که روی نیمکت پرسپولیس نشست آریا برزگر را در لیست بازیکنان تیمش قرار داد.
برزگر که با نظر مدیریت جذب شد جایی در تفکرات کالدرون نداشت اما حالا به مرور زمان، این مهاجم خوش تکنیک می‌تواند برای پرسپولیس به میدان برود.
 
گفتنی است بی تردید بعد از استوکس و در صورت جواب دادن برزگر در این تیم خط حمله و تیم پرسپولیس کهکشانی‌تر از قبل خواهد شد.
ازداغ بابا یوسف زهرابگرید/در این مصیبت ماه خوش سیمابگرید/خلوت نشین نیمه شبهای پرستش/مظلوم دوران بازهم تنهابگرید/بر عسکری دشمن نگر زهرجفاداد/بر ماتم اوحضرت یکتابگرید/درد یتیمی بهرمهدی سخت گشته/با سوگواری بهراومولابگرید/ماتم سرای حضرتش یادازمحرم/همراه مهدی شیعه وآقابگرید/اشکی به چشم حضرت صاحب زمان است/در سامرا هردیده برنابگرید/برقلب مهدی سخت گشته این مصیبت/حتی نسیم و باد درصحرابگرید/باشدظهورش مرهمی از بهربابا/شیعه برایش تاخودفردابگرید
من می‌توانم تمامِ مردم شهر را دوست داشته باشم، چون معتقدم که آدم ها هیچ‌کدامشان بد نیستند؛ فقط با هم فرق دارند.می‌توانم صمیمانه و از تهِ دلم برای همه‌شان، فارغ از هر جنسیت و سن و نژادی، خوب بخواهم.گاهی حتی به سرم می‌زند کار و زندگی‌ام را گوشه‌ای رها کنم، دلم را به خیابان بزنم و فکری برای دل‌های گرفته از روزگار و بغض‌های فروخورده‌شان کنم. هرچند می‌دانم که شاید زورِ مشکلات و دردهایشان بیشتر از من باشد، یا اینکه تنهایی کاری از پیش نخواهم
گزارش فوتبالی، شیخ دیاباته که بعد از رفع مصدومیتش به عنوان بازیکن جانشین معمولا به زمین مى آمد در اولین حضور ثابت بعد از سپرى کردن مصدومیت قفسه سینه ، کارى کرد کارستان و کیفیت بالایش را به نمایش گذاشت تا خیال استراماچونى را بابت یک مهاجم شش دانگ راحت کند.  شیخ  با اینکه قدبلندى دارد اما از تکنیک 
 
 
خوبى هم برخوردار است و گل سوم او به مظاهرى مؤید این موضوع است. برگشتن شیخ به جریان مسابقات و اعتماد به نفس بازیافته او مهمترین اتفاق برد مهم آبی
دوست خوب من،
دوست تمامِ روز های من،چطور میتوانی انقدر سخاوتمندانه
ذهن مرا پر از دانش وآگاهی کنی،آگاهی از کیهان وجهان
از انسان ها واین سیستم پیچیده مغزشان،
از تاریخ وفلسفه وهنر و از........
آن هم بدون داشتن هیچگونه انتظاری!
بدون اینکه ترک کنی،زخمی کنی،
وحتی اگر زمانی ناراحتم کردی وتلنگری زدی
بازهم در راه کمک به خودم بوده است..
کتاب
ای دوست خوب وشیرین من؛)
کاش این انسان ها نیز در "جایگاه دوست"
همانند توکه تنها زاده ی تخیل وافکارِ خودشان هستی
شیری
     امروز پادکستی گوش دادم که می گفت تا آسوده شدین و همه چی خیلی روبراه بود، یه چلنج سخت برای خودتون تعریف کنید. این کار چندین مزیت داره:
- وقت فکر کردن به مسائل کوجک رو ندارین چون درگیر موضوع بزرگی هستید.
- هر چلنج برای ما پیشرفت و بهبود بحاصل میاره.
خلاصه ی موضوع که سختی به آدم کمک می کنه رشد کنه و توان ذهنی و بدنیش درگیر موضوع ارزشمندی بشه.
     یاد این افتادم که اوایل بچه داری برام خیلی سخت بود، بخصوص که به شدت از کمبود خواب رنج می بردم؛ ولی بع
عشق مهدی میکشاند قلب را کوی ظهور/شیعه درآماده باش رفتن سوی ظهور/میشوددرمان درد قلبهای عاشقان/گشته مملو هرکجایی زمزم وبوی ظهور/با نشان آشکارش این جهان روشن کند/گنج زیبای عدالت هست درروی ظهور/وقت اصلاح درون وجنگ بادشمن شده/هست مزدکار شیطان درترازوی ظهور/او امید اهل بیت ومرهم بر انبیاء/خوش بحال شیعیان مست رهپوی ظهور/هست ایران ولایی دررکاب نائبش/سوی کعبه رفته اینک بازهم گوی ظهور/
شوق دیدار ولایت زمزم چشمان شود/باعث آرامش و دلداری انسان شود/برمسلمان حضرت او وارث پیغمبراست/یادمان ازعلی و همدم ایمان شود/دیده هابرنا شود تامحو رخسارولی است/محض نام حضرت اوشیعه را احسان شود/اوپیام کربلا رانصب دلهامیکند/دررکاب او مسلمان حامی قرآن شود/برنگار چشم مولاعشق معناگشته است/قلبها بایادمولا بازهم درمان شود/میرودراه خمینی جاودانه رهبری/اسوه خوبی ولایت ازبرایران شود/درجوارحضرت اوهست احساس صفا/بهردیدارنگارش چشمها گریان شود/نائب ص
#بغضهایت_را_بشکنرمانی زیبا درباره دختری بنام آوا که به اجبار خانواده ازدواج می‌کنه و شوهرش غیابی طلاقش میده ولی بازهم به دست سرنوشت و پدرش مجبور به ازدواج دوباره میشه ....پیشنهاد میکنم این رمان زیبا رو از دست ندین.https://t.me/romanstaar
ساعت یک بعد از ظهر بود و من از چُرت مختصرم بیدار میشدم،کورمال کورمال دست بُردم و هوهوی کولر بالاسرم را که شده دقّ دل مادرم قطع کردم...شُششش...شُرر..گوش دادم...باران بود...
دویدم بیرون...نگاه کردم،سیر نشدم،بیشتر نگاه کردم،بازهم سیر نشدم،بیشتر و بیشتر...نه فایده ای نداشت...و یک ساعت بعدش من دختری بودم که کف راهروی رو به در باز خونه و شُرشُر بارون درس میخوندم...امروز خدا نعمتش را در حقم تمام کرد...
*آزمون اول،جامعه ی آماری صد و شصت نفر،نفر اول...آزمون دو
فاطمه یعنی ولایت راهمیشه یارهست/جانفشان وباصلابت تشنه ایثارهست/یادداده بابصیرت کربلایی مسلکی/ازبراسلام وقرآن بازهم سردارهست/حضرتش حجت برای اهل بیت وشیعیان/ازبرای وصل ایزد طالب دیدارهست/انقلابی گربیاید راه ورسمش فاطمی است/بهرخلق یک حماسه درجهان بیدارهست/میدهد درس ولا وصبروایثار وشرف/تاقیامت بهرعبرت این همه آثارهست/میرسد از نسل پاکش منتقم سوی ظهور/مرهمی بهرفشار آن در ودیوار هست/
دلم گرفته ...
برای مردمم که بازهم مجبورن برای ادامه دادن گروه گروه بشن در مقابل هم ...
قدرت طلب هاییکه با بی رحمی تمام و تنها به خاطر منفعت و قدرت با جان مردم بازی میکنن.
دلم گرفته برای مردمی که چشم انتظار این ادم های پست باید باشن ...
کاش همه کنار هم بودیم و برای کشورمون میجنگیدیم و حقمونو می گرفتیم نشون میدادیم که این بی شرف ها هیچ جایگاهی در کشور ما ندارن چه برسی به رهبری و رئیس جمهوری ...
کاش ....
دلم آسمان پر ستاره پنجشیر و بامیان میخواهد ....
دلم آر
لطف واحسان مسلمان دست رحمان میرسد/اندراین ماه مبارک گنج ایمان میرسد/خصلت آل محمد دستگیری از فقیر/آیه های بیشماری هم زقرآن میرسد/حیدرکرارباشد اهل لطف ومرحمت/بازهم ازسوی مولاگنج احسان میرسد/گوهرایمان شیعه در ولایت محوری است/با بصیرت اوبه اوج عشق یزدان میرسد/ازعلی آموزاخلاص عمل درزندگی/مومنین راهم بهشت وهم که رضوان میرسد/برکریمان لطف مهدی درشب قدرآمده/سختی دنیاومحشر راچوآسان میرسد/
کربلاداردمجسم سوی مهدی میشود/نینواباجلوه هایش کوی مهدی میشود/حضرتش آتشفشان اشک برداغ حسین/پرزغمها و مصیبت روی مهدی میشود/باولایت تاشهادت گشته درس کربلا/اشک چشمان بهاری جوی مهدی میشود/سخت شدازبهرمولا جانفشانی درعطش/یادمان آن شهیدان خوی مهدی میشود/برعموعباس دارد گوهرتحسین خود/مشک آبش بازهم رهپوی مهدی میشود/روی تپه عمه زینب مبتلای برفراق/انقلابی در محرم توی مهدی میشود/زمزم آمادگیهابر ظهورش آمده/برمشام اهل عالم بوی مهدی میشود/
اگر غذا زیادی ترش شد چه کنیم؟
برای رفع ترش شدن غذا شما می‌توانید؛ به خورشت خود یک تیکه نبات یا شکر و کمی زعفران با توجه به میزان خورشت خود اضافه کنید. برای ترش شدن قرمه سبزی تنها از شکر استفاده کنید.
توجه: برای اضافه کردن شکر به خورشت کم کم اینکار را انجام دهید. اجازه دهید شکری که به خورشت اضافه کردید خوب در خورشت حل شود آن را بچشید اگر بازهم نیاز بود شکر اضافه کنید.

ادامه مطلب
گل شجاع خلیل زاده در جمع پنج گل برتر لیگ قهرمانان آسیا با موضوع قیچی برگردان قرار گرفت.
 سایت AFC  اقدام به برگزاری نظرسنجی‌های مختلف کرده و یکی از این نظرسنجی‌ها مربوط به گل‌های زیبا در هر شاخه (شوت از راه دور‌، آکروباتیک و...) است.
 
در بین برترین گل‌های قیچی برگردان خلیل زاده به الاهلی به عنوان یکی از ۵ گل برتر انتخاب شده و باید با یکی از ۴ رقیبش به رقابت بپردازد.
 
صبح جمعه ندبه خوان یوسف زهرا شویم/منتظر ازبهرلطف حضرت یکتاشویم/یوسفش خلوت نشین دروصال ایزد است/از فراق آن یگانه راهی صحراشویم/گریه واشک و توسل سوی مولا رهگشاست/با ولایت محوریهاهمدم آقاشویم/توبه ی اندررجب شُویَد گناهان وجود/پاکی دل کسب کردن بازهم زیبا شویم/جبهه سجده بساید عاشقش اندرنماز/اشکریز باتوسل از بر مولاشویم/اوامید اهل بیت وهر مسلمان گشته است/همره او اشک ریز روز عاشوراشویم/کسب کن آمادگیها دررکاب نائبش/جزءیاران فدایی مرهم دلهاشویم
بعداین ماه مبارک بندگی از سربگیر/حفظ کن شوق عبادت نور از دلبربگیر/زمزم چشمان خودرا درسحرها بازکن/ازبرای حق پرستی اسوه برتربگیر/عشق توسرمایه باشدازبرآل نبی/تاتوانی دردل خود حب ازحیدر بگیر/شرط اعمال قبولت درولایت محوری/دائما الگوی خودرا باز ازکوثربگیر/ازخدادرخواست کن شیطان شودمغلوب تو/بابصیرت نقشه هایش بازهم ابتربگیر/عیدی مومن رضایت بابهشت ایزدی است/خویش راسرباز مهدی ازبر رهبربگیر/
الان‌که ساعت ازپنج صبح روز جمعه گذشته
الان که من هنوز نخوابیدم
خوابم‌نبرده یعنی
از گرسنگی اونم در اوج خستگی
الان‌که دهنم و گلوم.پره از عطر خشره کش
الان که اهنگی از یان‌تیرسن که داره پخش میشه
الان‌که من دارم دارمجون دادن یک سوسک‌میبینم از پس جولان دادنهای آخرش
که شاید از روی آخرین‌تلاش ها برای زنده موندن و یا آخرین لذت ها از زندگی
دقیقا همین الان
اره
من دارم تو هپچین وضعیتی به این‌فکرمیکنم که یک‌سوسک دوس داره با حشره کش بمیره یا دمپایی
به لطف خدا بازهم افتخار این رو داشتم  که به عنوان یکی از داوران در مرکز رشد پارک علم و فناوری مازندران ,  در کنار اساتیدی شایسته به بررسی و یاری استارتاپی دیگر بپردازم.
امیدوارم در مسیر رشد این جوانان پرشور بتوانم سهمی هرچند کوچک داشته باشم.
مهندس نادیا وطن خواه.
 اطلاعات بیشتر
خودمو که نگاه میکنم میبینم تو این ۴ سال زندگی مشترک خیلی تغییر کردم. خیلی پخته شدم. خیلی اروم تر حتی. از این تغییرات راضی ام. گاهی هم البته باعث میشه خودم رو نشناسم و بگم یعنی این همون زهراس؟!
بعضی اوقاتم به اینده فکرمیکنم که قطعا ۵سال دیگه، ۱۰ سال دیگه بازهم تغییر میکنم و پخته تر میشم. با خودم میگم وای! بیشتر ازین یعنی قراره پخته بشیم؟!
این تغییرها برای من که خیلی هزینه داشت.
هزینه ی مالی، عاطفی، حتی آبرویی، حتی جانی..
برای بقیه هم لابد همینطوره
برگرد و به زندگی بیابه روزهای خوب؛ به روزهای خوبی که در کنار هم می گذردبه روزهای خوبی که در کنار هم قدم میزدیم و تمام آرزویمان این بود که راهمان تمام نشودبه آن روزها که دلخوشی را از چشم همدیگر می دیدیمبرگرد؛ برگرد به آن احساس سرشار، به آن باور دوست داشتنبرگرد، تا بازهم دست در دست هم، روزهای زندگی را قدم بزنیمباهم همکلام شعرهای عاشقانه شویمدر انتظار توأمدر انتظار توأم و از آمدنت می نویسممن بدون تو زندگی نمی کنمبرگردبرگرد تنم دوباره با عشق ت
یادمه وقتی پسرم نوزاد بود دعوایی کردم و خیلی دلم میخواست با پسرم درباره اش صحبت کنم تا سبک بشم. ولی میدونستم این کار تجاوز روحی هست و گذاشتن بار به این سنگینی که خودم تحملش رو ندارم، رو شونه های ظریف اون طفل لطیف اشتباه جبران ناپذیری هست. خلاصه با اینکه میدونستم تو نوزادی متوجه حرف های من هم نخواهد شد، کار درست رو انجام دادم و از همون روزهای اول مشکلات رو به عشق کوچکم منتقل نکردم.
چندی پیش متوجه شدم برنا حتی اگه به ظاهر مشغول کاری هست، تک تک کل
اگر غذا زیادی ترش شد چه کنیم؟
برای رفع ترش شدن غذا شما می‌توانید؛ به خورشت خود یک تیکه نبات یا شکر و کمی زعفران با توجه به میزان خورشت خود اضافه کنید. برای ترش شدن قرمه سبزی تنها از شکر استفاده کنید.
توجه: برای اضافه کردن شکر به خورشت کم کم اینکار را انجام دهید. اجازه دهید شکری که به خورشت اضافه کردید خوب در خورشت حل شود آن را بچشید اگر بازهم نیاز بود شکر اضافه کنید.

ادامه مطلب
     دو روز پیش بسیار آزرده خاطر شده بودم. دلم به درد اومده بود. سعی کرده بودم یک دوست همسن و همجنس برای پسرم در محل زندگیمون پیدا کنم و بعد از جستجو و ارتباط های اولیه، برای اولین بار به منزل هیراد رفتیم. پسرم اولش از رفتن به ددر جدید خیلی خوشحال شد. با خوشحالی سمت اسباب بازی هایی که جلوی در گذاشته بودن رفت، ولی تا به هرچیزی دست میزد، هیراد با خشم از دستش می گرفت. فرقی هم نمی کرد که مثلن ازون توپ، 10 تای دیگر هم روی زمین بود. به محض اینکه پسرم ممان
بهرمیلادولایت کعبه رویش وا شده/شادمان درمقدم اوحضرت یکتاشده/فاطمه بنت اسدرا میزبانی کرده است/باعلی این خانه حق بازهم زیباشده/بهر ایزد بندگی را هست استادی بزرگ/اسوه خوب پرستش حضرت مولا شده/مصطفی را جانفشان و جانشینش حیدراست/همسرو همراه مولاحضرت زهراشده/اوپدر بهرامامت تاظهور مهدی است/شیعه تاروزقیامت عاشق آقا شده/مرتضی مشکل گشای اهل عالم میشود/عشق شیعه قطره قطره وصل بردریاشده/حضرتش آتشفشان خیروخوبی درجهان/رحمت مولافراوان ازبردنیاشده/سا
سخنم را با نام و یاد خدا آغاز می کنم ...و از خدا می خواهم در مسیر و طریق خودش قرار گیرم  بازهم بدون نام و نشان و عنوان... فارغ از هر اسم و رسم .. برای هیچکس... یا برای همه...بخاطر عشق این واژه ی نایاب... کم یاب. به خاطر چیزهایی که بقا دارند و باقی می مانند، به خاطر شعر و سحر... سحر و مستی.... مستی و بی خبری از دنیای آدم بزرگها... دنیای خواهش ها و نفس ها... دنیای حساب و کتابها و روز و شبهای خسته... جایی که ما را نمی خواهد. و ما در طلب آنیم.
روز و شب در طلبت ناله و افغ
⬛️ تک روی ، عقب ماندگی به همراه دارد.
اگر ما بخواهیم بی سازمان و بی تشکیلات فعالیت کنیم موفق نخواهیم شد .
اگر این مطلب را پذیرفتید که چه بهتر
اگر هم نپذیرفتید به ۵۰ سال پیش تا حالا می ماند که
همه مان خُرد شدیم
له شدیم
قوایمان تلف شد
هر کس راه خودش را رفت
و
مشکلات بیشماری پیش آمد 
نتیجه هم این شد که دیگران هزاران فرسنگ از ما جلو افتاده و رفتند
اما ما هنوز همین جا هستیم
و بازهم می مانیم 
میل خودتان است .
می خواهید بپذیرید
نمی خواهید هم نپذیرید
سخ
هر روز غروب خدا به دیدن مرد می آمد. با هم شعر می‌خواندند، قدم می‌زدند، باغبانی می‌کردند، مرد به خواب می‌رفت و خدا به آسمان ،آن روز مرد چیزی در خانه برای پذیرایی نداشت آماده شد به بازار رفت حسابی خرید کرد .در راه برگشت به خانه زنی را دید که در گوشه‌ای نشسته و در مقابلش مقدار خیلی کمی سبزی تازه روی یک دستمال  کهنه چیده شده و کودکی روی زانویش خوابیده، انصافاً سبزی‌ها خیلی تازه و معطر بود، اما دل مرد نمی‌خواست از این زن فقیر خرید کند. همین جور
تو بهترینی...رهایت نمیکنم...کاش میتوانستم هیچ وقت هم رهایت نکنم...نگذارم بروی ..میدانم که تو هم مثل من برزخی داری که در ان گم میشوی ،مثل من بحران های روانیی که امکان ندارد بروز دهی ،سرکوب هایی از جنس احساسات ،همان احساسات شکست را میگویم،چیز هایی که اغلب مردم به ان میگویند غرور،سرکوب احتیاج به بقیه و محتاج بودن ،خودت هم میدانی که من چه برج زهرماری هستم . انسانی نکته سنج و واقعیت طلب ،ان هم از نوع عصبی اش:)با این حال در برابر تو متحول میشوم،خیال پر
بهرشیعه دررجب طوفان ماتم آمده/درشهادت نامه او بازهم غم آمده/حضرت موسی بن جعفر شدشهیدراه دین/از فراقش ناله هایی چون محرم آمده/هفتمین گوهر برای دوستان اهل بیت/یاداز زنجیر وزندان اشک زمزم آمده/میشود باب الحوائج کشته درسجن بلا/مجلس سوگی برای او فراهم آمده/زمزم دلدادگی شیعیان کاظم شده/بهرایمان وولایت حبل محکم آمده/تسلیت برمهدی او درفراق حضرتش/برمصیبتهای کاظم بازمرهم آمده/
حتما متوجه شدید که من به وب در روزهای قدیم علاقه دارم. گشتم و یه لیست از سایتهای آموزشی رو دوباره دیدم. فکر می کنم تکراری باشه اما دلیل دیگری برای گذاشتنش دارم. این لیستها در قدیم رایج بود. تا کسی لیست رو  میساخت، بقیه کپی و تکرار می کردند. این میشد که یک سایت تازه که محتوای خوبی داشت خیلی زود در وب فارسی شناخته می شد
هر چند اون روزها این پدیده هم چندان رایج نبود اما بلاگرهای معروف و موثر لارج بودند و لینک می دادند
وب امروز فارسی پولکی شده، تا پو
همین چندروز پیش دنبال کننده‌ای به اسم ، آواتار دریا داشتم که الان لفت داده. 
 
خانم معلم ، بخش نظرات را بسته بودی. 
 
بارها سعی کردم دنبالت کنم ولی با پیغام اطلاعات واردشده صحیح نمی باشد روبرو شدم.
دستی وارد کردم ولی بازهم نشد . 
اگر خودت دوست نداری ، که هیچ ، چون اجبار و اصراری نیست. ولی من تلاشم کردم و نشد. 
کسی می تواند اطلاع دهد. 
 
هم اکنون ، یکی از دنبال کنندگان نیز همین گونه است. توجه : 
 
سخنران پول را مچاله کرد. بعد دوباره پرسید :«چه کسی این را می‌خواهد؟» باز هم دستها بالا رفت.
سخنران اسکناس را روی زمین انداخت و آنرا لگد کرد. دوباره سوالش را تکرار کرد و بازهم همه‌ی دستها بالا رفت.
سخنران گفت:
بارها در زندگی پیش آمده است که به دلیل تصمیماتی که می‌گیریم یا بر حسب تصادف احساس کنیم که مچاله و کثیف شده‌ایم اما این را بدانید که هیچگاه ارزش خود را از دست نخواهید داد
Add a commentمشاهده مطلب در کانال
صدای سوت در گوشش می شکند..
سوت،سوت و بازهم سوت...
به یاد میاورد،همه چیز را...
قدم هایش سست میشود...
لگدی به دیوار اتاقی میزند که هیچ دری ندارد ،ناخن شصت پایش از وسط میشکند خونریزی بدی دارد.در حالی که کف اتاق پخش شده و سر کوچکش را در دست میفشارد فریاد میکشد،فریاد می کشد،فریاد میکشد..
یک اسب از میان اتاق شیهه کشان میگذرد...
بدون سوار...
ان بغض متعفن و در گلو پلاسیده اش را در خفا بالا می اورد...
ناخن هایش را در گوشت دیوار فرو کرده و فریاد میکشد.
دیوار کش می
من نمیدونم واقعا این تلویزیون بدون فوتبال چه قشنگی ای داره 
اصن مگه زندگی بی فوتبال معنا داره؟؟منکه دیگه زندگیم رنگ شور و هیجان به خودش ندیده تو این مدت بی فوتبالی
دارم افسرده میشم واقعاآسیا اروپا لیگ انگلیس لیگ جزیره...همشون جاشون خالیه
از یه طرفم همش منتظرم وقتی میزنم شبکه ۳ سید جلال جام دستش باشه 
میزنم شبکه ۱ اخبار بگه پرسپولیس بازهم قهرمان شد 
میزنم شبکه ورزش مجری بگه این پرسپولیس دست از بلندپروازی هاش بر نمیداره...
اصلن عادت دارم تلوی
میتونم این رو بگم که از شنیدن کلمه آبجی از زبون خواهرام متنفرم..
پشت این آبجی گفتنای هرچندسال یک بار مطئنن یک درخواستی هست که میگن
سلام گرگ بی طمع نیست...
متنفرم ازاین کلمه که فقط در مواقع ای که بهم نیاز دارند استفاده میکنند و چه 
وقیحانه این کلمه رو بعداز هربار پوزخند زدنم و تاکید براینکه بهم نگو آبجی و کارت رو بگو
بازهم تکرار میکنند و منو آزار میدهند...
دلم میخواهد آبجی گفتنشان از ته دل باشد و بدون درخواستی اما فکرکنم این آرزو رو باید به گور ب
کنار پنچره ی کلاس خالی از دانشجوهایی که برای استراحت رفتند
زل میزنم به اتوبانی که از پشت درخت های قدکشیده ی چنار دانشکده دیده میشه
بادی که نوید پاییز سرد بی خورشید امسال رو میده به صورتم میخوره
نگاهم کشیده میشه به ماشین های پارک شده گوشه پارکینگ 
دیدن صحفه سیاه گوشیم برای بار هزارم 
صدای خنده ای  توهمین پاییز گذشته توهمین کلاس میپیچه  تو گوشم 
بیشتر توی خودم میپیچم 
کلاس دوباره شروع میشه 
بچه ها برمیگردن 
روی صندلی میشینم
به صحفه ی گوشی
غیر از نام برند، لوگو شرکت شما هم ازجمله مهم‌ترین مواردی است که مردم در حین روبرو شدن با شرکت شما برای اولین بار به آن توجه می‌کنند و البته چیزی است که از آن به بعد هر بار که در ارتباط با شرکت شما قرار داشته بگیرند، بازهم آن را می‌بینند و متوجه آن هستند. پس اینکه لوگو شما داستانی صحیح از شرکت شمارا بیان کند، موضوعی به‌شدت حیاتی است. مطمئناً تمایل دارید که شخصیت برند شما به‌درستی به دیگران انتقال داده شود و همانند شرکت ظاهری منحصربه‌فرد و ک
فاصله ی شان ...نزدیک ..به اندازه دو‌قدم....که هیچ‌کدامشان دل پیمودنش‌...دل زیر پا گذاشتنش را‌ ندارند...
به هم‌نگاه میکنند ...دزدیده؟؟؟
نه ...!آنقدر به هم‌ خیره میشوند ...تا دلتنگی از چشم هر دو‌ مثل اشک کوچک اما داغی روی گونه هایشان بچکد ...
میدانی...هردو محتاجند به گرمای ..._آغوش که نه_...دست هایشان حتی...میدانی این روزها ...هردو‌پر از خستگی ...پر از دلهره اند و ...و شانه های او ...و سینه ستبر دیگری ..‌.میتواند جان به جسم و روح نیمه جان هم ببخشد ‌‌‌...
زبان ح
هرچه بیشتر فکر میکنم میبینم فرق بزرگی ست میان من و اویی که گرسنگی ونداشتن اجبارِ همیشگی اش است ! هرچقدر که ننوشم نبینم ، بازهم این ترازو هم سان نمیشود، خیال ویرانی یک شب او ، به اندازه ی تمامی سی روز من و توست که بی تشویش از فردا سحر میشود. . .واقعیت از این قرار است، تنها فقر نیست که آدم را بیتاب میکند ، سخت است بی رویایی از فردا شب را به صبح برسانی وقتی نداشتن ، اجبار هر روز و هرسال تو باشد !هرچه بیشتر فکر میکنم میبینم روزه ی من ، تنها روزه ی نخورد
برای دوست داشتنت
محتاج دیدنت نیستم اگرچه نگاهت آرامم می کند.
محتاج سخن گفتن با تو نیستم اگرچه صدایت دلم را می لرزاند.
محتاج شانه به شانه بودنت نیستم اگرچه برای تکیه کردن، شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است.
اما
دوست دارم بدانی حتی اگر کنارم نباشی ؛ بازهم نگاهت میکنم ، صدایت را می شنوم و به تو تکیه میکنم !
 
++ دست خطم تعریفی نیست اما انصافا عکاس خوبی هستم:)
 
 
روزی احساسی بود که نقشه‌ی یک رویا رو ترسیم کرده بود، رویا و خیالاتِ شیرین و لذت بخش، احساس می‌خواست دوتاشون باهم قشنگ‌ترین «بودن» رو داشته باشند.
بودنی شبیه به رفاقت خیلی نزدیک، بودنی به مثابه دو تن در یک روح، دو آدمی اما یک ذهنیت واسه اندیشیدن و زیستن. پس احساس را به دومی که جان و جاناناش بود منتقل کرد، نقشه‌ها، رویاها، خیالات رو همیشه با آب و تاب می‌گفت.
صبح‌ها در ساحل بکر و وحشی سمت پشتِ خونه‌هامون قدم می‌زنیم و تابستان‌ها در ساحل سم
بی دل نوشت,انگار کسی بیخ گلویش را گرفته بود.بی دل حرف نزد تاسیگار ها خشک نشوند.بی دل لب نگشود تا خودکار جوهرش را خرج کند.به نوشته هایش نخندید.به قول فلانی خودکار من قدیمی است گاهی نمی نویسد,یک مارک بی خریدار...سیگار پشت سیگار.در دل نوشته ها که خوب جستجو کنی یک من دست هایش نمایان است.یک من به زانو درامده که دست به عصای خودکار گرفته تا بی دل بازهم بنویسد.ای خواننده,سرسری عبور کن از این نوشته ها وگرنه بی دل دیگری متولد خواهد شد.تولد همیشه شروع زندگی
گفتی نترس ، دستانم لرزید ، نگاهم دنبال اتفاق های گمشده رفت و برنگشت ، من ماندم که جوابت را بدهم ، ماندم که بگویم اگر عاشقت نمیشوم برای خوب نبودنت نیست ، عاشقت نمیشوم چون میترسم وفاداری أم اندازه ی عشقت نباشد ، یکجای راه کم بیاورم و دلم برگشتن بخواهد...
آنوقت باید بغض کنم ، اشک بریزم و برگردم که ترس های همیشگی أم را از راه رفته و به انتها نرسیده ی عشقمان جمع کنم...
تو باید چه کنی آن روز ؟! باید مثل شاه مات شده ی شطرنج بایستی و نگاهم کنی که ضربه ی آخر
از صبح که بیدار میشم تازمانی که خوابم ببره مدام دارم  تو ذهنم حرف میزنم لحظه هایی که صحبت کردن ذهنم تموم میشه زمان هایی که دارم با کسی حرف میزنم برای همین وقتی میام اینجا دیگه نمیدونم باید از چی بگم از حرفهای تو مغزم، از حرفهایی که به دیگران میزنم از چیزهایی که میخام از چیزهایی که میخاستم نشده از چیز هایی که نمیدونم میخام یانه از.... هیچی ندارم برای نوشتن.
اگر کسی مرا خواست 
بگویید رفته باران ها را تماشا کند
واگر اصرار کرد
بگویید برای دیدن طوف
عجب روز کثافتی بود امروز!
روز تمرین و نتیجه هم بود!
صبح امروز و حتی چند روزگذشته، اعصابم کلافه پرستار پسرم بود که برای متوقف کردن فرزندم از داد استفاده کرد چون وقتی با اون به خیابون رفت سرش تو گوشیش بود و بعدهم سر ساعت حضور بی‌توجهی میکرد و بازی درمی‌آورد!
عصر هم که گفتم پسرم رو ببرم به جایی که فرزندم معمولا بهش خوش می‌گذشت بخصوص که ما چندین بار با تذکر و ارائه اطلاعات محیط روانی اونجا رو امن کرده بودیم.
قبل از حرکت به ما خبر دادن مادر و خواهر
 داشتم نت گردی می کردم که یاد لیوان چای کنار دستم افتادم. چای ریخته بودم و فراموش کرده بودم بنوشم. یک قلوپ کشیدم در دهانم. دوباره برگشتم سرکارم و بازهم فراموش کردم، کمی سردتر شده بود. هربار یک قلوپ می نوشیدم و بلند مدتی حضور لیوان چای را فراموش می کردم، هربار سردتر می شد. آدم ها هم اینطورند مگر نه؟ روابط و آدم ها وقتی فراموششان می کنی، سرد می شوند.
ته لیوانم هنوز چای مانده بود ولی از سردی اش دیگر ننوشیدم. گذاشتم دور ریخته شود.
 
...
 
اینکه اون دل
با توجه به این که killshotامینم مغزم را قرق کرده و مدام در سرم پلی میشود بازهم می‌خواهم اسلیپنات گوش کنم اما نمیتوانم...گوشهایم به شدت حساس شده و درد میگیرد...بعد از دوماه که هنزفری گذاشتم و متال پلی کردم از شدت شوک به سرفه افتادم میخواهم قدرت موسیقی متال را به رخ بکشم.آلبوم جدید فاکینگ اسلیپنات آمد و فاکد می...
ماسک جدید کوری تیلور هم فاکد می ...خودش گفته بود که ماسک جدید من آماده شده که اعصابتان را بگاید:)واقعا ماسک اعصاب خورد کنی است فقط نمیتوان
تبخال لب خود را با این روش ها به طور طبیعی وسریع درمان کنید
درمان تبخال لب راه و روش هایی دارد که با توجه به دلایل ایجاد تبخال باید انجام شوند تا به سرعت نتیجه آن ها ظاهر شود. بهترین و سریع ترین درمان تبخال بازهم در دل طبیعت نهفته است که در این بخش از سلامت نمناک به معرفی تمام آنها خواهیم پرداخت.
تبخال چیست و چرا ظاهر می شود؟
یک بیماری ویروسی است که توسط ویروسی به همین نام ایجاد می شود و موضع درگیر به صورت التهاب و مجموعه تاول های ریز نمایان
در رده بندی جدید تیم های ملی فوتسال جهان در سال ۲۰۱۹ که امروز منتشر شد، تیم ملی فوتسال ایران بازهم رده اول آسیا و سوم جهان را در اختیار دارد.


 
بخش ورزشی مجله خبری ورزشی اسپورت‌استار
 
به گزارش خبرگزاری فارس در رده بندی جدید تیم های ملی فوتسال جهان در سال ۲۰۱۹ که امروز منتشر شد، تیم ملی فوتسال ایران بازهم رده اول آسیا و سوم جهان را در اختیار دارد.
 
در این رده بندی تیم ایران با ۱۶۶۳ امتیاز در رده ۳ جهان قرار گرفته است. ایران تنها تیم آسیایی حا
روزیاتو مقاله ای تحت عنوان «۲۰ توصیه برای انتخاب رشته کنکور» منتشر کرده که در آن نکات بسیاری را یادآور شده.
معمولا یکی از چالش هایی که پس از قبولی در کنکور گریبانگیر دانشجو ها می شود بحث انتخاب رشته است. معیارهای بسیاری را باید در این تصمیم گیری دخیل کرد، با اینکه بسیار تاکید شده تا این موضوع جدی گرفته شود و راهنمایی های بسیاری در وب وجود دارد اما بازهم بسیاری از دانشجو ها از انتخاب رشته خود ناراضی هستند و در نهایت با مشکلات بی شماری روبرو می
۲۶۰۶ - «اسدالله علم» معتمد «محمدرضا پهلوی» می‌نویسد: "راجع به یک معامله عرض کردم «فلان کس یک میلیون دلار حق معامله می‌خواهد از طرف ما بگیرد». با کمال تعجب دیدم اجازه دادند بازهم معامله بکنیم. بعد پیش خودم این مطلب را تجزیه و تحلیل کردم که چطور شاهنشاه ... به این آسانی تسلیم نظر شدند. باز دیدم شاه انسان کاملی است. می‌خواهد به این شخص کمک شده باشد(!)»منبع: خاطرات علم، جلد۳، ص۱۳۷ (۳۱ مرداد ۱۳۵۲)
دانلود فایل اصلی
تن و بدنم  زیاد کبود میشه اما بیشتر وقتها خودمم نمیدونم کی چی شده! الان گوشه ی انگشت اشاره م جوری کبود شده که قاعدتا باید لای چیزی مثل در مونده باشه ! اما هیچی یادم نمیاد !!! 
وقتی عادت ماهانه شروع میشه درد میپیچه تو دل و کمر و پاها و تمام بدن .خلق تنگ میشه اعصاب خورد و بی حوصلگی افسردگی میل به گریه همه و همه چند روز چنان درگیرت میکنن که حال نداری به چیزای دیگه فکر کنی اینا رو نگفتم که تکرار مکررات شه اما دیشب که کیسه آب گرم رو تو شب تابستونی گذاشت
هر روز می گذشت و جنگ من با خودم بیشتر می شد.نمره های پایین لب مرز و گاهی تجدیدی حرفای زده شده از دوست و خانواده عدم انگیزه و امید به بهتر شدن و اوضاعی که هرلحظه بدتر می شد و من...جهنم و سه سال تحمل کردم.
پیش دانشگاهی که بودم به خودم قول دادم کنکور تغییر رشته بدم اوضاع ریاضی و فیزیک بهتر شده بود اما هندسه تحلیلی بازهم تموم ساخته های تا الان و ازم گرفت.گریه تو کتابخونه و حرفای معلم جلوی همکلاسیام سال دوم دبیرستان و حس تحقیر شدن هرگز از یادم نمیره.نق
 امام صادق ع فرمود مردی از اصحاب پیمغمبرص  حال زندگیش سخت شد همسرش گفت کاش خدمت پیمغمبر ص میرفتی وازاوچیزی میخواستی مرد خدمت پیغمبر ص امد وچون حضرت اورا دید فرمود هرکه از سوال کند باو عطا کنیم وهر که  بی نیازی جوید خدایش بی نیاز کند تا سه بارانمرد
چنین کرد  سپس برفت وکلنگی عاریه کرد و بجانب کو هستان شده بالای کوه رفت وقدری هیزم. برید وبیاوردو به نیم چارک ارد فروخت وانرا بخانه برد وبخوردفردا هم رفت  و هیزم بیشتری اورد. و فروخت و همواره کار می
به نام خدای شنهای طبس


مرفه بی دردی که تنها مشکلش در کشور داشتن روسری است که مانع خودنمایی بیشتر او میشود و برای اعتراض همان روسری را بر سر چوب زده تا به سهم خود یک چالـش برای کـشور ایـجاد کـند!

در اوج بحران کرونا که کشورهای غـربی تـجهیـزات بهـداشـتی از یکدیگر سرقت می کنند هستند زنان و دخترانی که به عشق دین و کشورشان ماسک و لباس ایزوله و تجهیزات مورد نیاز روز میدوزند!


چه‌کسی به دختر خیابان انقلاب «تراول ۵۰ هزارتومانی» داد؟/ بازهم پای تاجز
با اینکه خیلی واضحه در دنیای امروز کسی برای رضای خدا به کشوری کمک نمی کنه و همه دنبال منفعت مادی خودشون هستند (که صد البته نگرش جمهوری اسلامی اینطور نیست)، بازهم رهبری عزیز به نامزدها می گویند که به مردم قول بدهید و بگویید که برای حل مشکلات و پیشرفت این ملت، اصل نگاهتان به این ملت است.

جای تامل داره که چرا رهبری عزیز روی این موضوع اینقدر تاکید دارن و به عنوان یک مطالبه مطرح می کنند و میخوان که ما هم مطالبه کنیم.
ادامه مطلب
گفتی نترس ، دستانم لرزید ، نگاهم دنبال اتفاق های گمشده رفت و برنگشت ، من ماندم که جوابت را بدهم ، ماندم که بگویم اگر عاشقت نمیشوم برای خوب نبودنت نیست ، عاشقت نمیشوم چون میترسم وفاداری أم اندازه ی عشقت نباشد ، یکجای راه کم بیاورم و دلم برگشتن بخواهد...
آنوقت باید بغض کنم ، اشک بریزم و برگردم که ترس های همیشگی أم را از راه رفته و به انتها نرسیده ی عشقمان جمع کنم...
تو باید چه کنی آن روز ؟! باید مثل شاه مات شده ی شطرنج بایستی و نگاهم کنی که ضربه ی آخر
بسم الله الرحمن الرحیم
درعظمت وآثارخارق العاده نمازشب وبیداری بدور از غفلت سحر هرچه تقریروبیان گردد بازهم حق مطلب ادا نمیشود.
ولی با توجه به آنچه از آیات و روایات و احادیث وسیره بدست ما رسیده یقین داشته باش که براثرگناهان روز توفیق نماز شب سلب می‌شود.اگر برای مدت بیش از سه روز نمازشب و بیداری سحر از شما سلب شد مانند یک بیماری واگیر دار و فلج کننده به محاسبه ومراقبه بپردازید..
با انجام گناهان طی روز ابزار لازم را بدست شیاطین میدهیم تا ما را ا
پنجم مردادایران یادمانی از امام/از شهیدانش رسیده سوی ملت این پیام/چله آمد مومنین را از نماز جمعه ها/برامام ورهبرما باادب آیدسلام/زمزم عشق وبصیرت شیعه را دائم رسد/نعمت ایزد برای ملت ایران تمام/گوهرخوب ولایت قلبها راپرکند/درمصلاها شکوه وحدتش با یک کلام/هم زسوی رهبری وهم پیام ملت است/این نمازجمعه باشد حامی کل نظام/گام دوم راولایت بهر ما تفسیرکرد/جمعه باشورجوانی میشود دلهابکام/رهبرفرزانه ما دل هدایت میکند/چون گرفته حضرت او بهرکشوراین زمام/ر
میگویند کعبه هم تعطیل شد و خدا معجزه‌ای نکردآری در طول تاریخ اتفاقات ناگواری برای کعبه افتاد، ولی خدا کاری نکردبنی‌امیه با منجنیق کعبه را به آتش کشاند، ولی خدا کاری نکردبارها سیل آمد و خانه کعبه ویران شد، ولی بازهم خدا کاری نکردحجاج‌‌یوسف خانه خدارا ویران کرد، ولی معجزه‌ای نشداصلا اینطور بگویم، خدا بنا ندارد معجزه‌اش را برای هراتفاقی خرج کند و دائم معجزه کند. اصلا دائم معجزه کردن که دیگر اسمش معجزه نیست.
یکبار در طول تاریخ اتفاق افتاد
پاییز هم داره تموم می‌شه، با همه خوبی‌ها و بدی‌هایی که داشت...
و بازهم این منم که به بیهوده بودن اعمالم پی می‌برم. دیروز، با خودم فکر می‌کردم که انصافاً چه کارایی انجام دادم که که به ارتقایِ جامعه‌ام کمک کنه؟ و می‌دونین به چه جوابی رسیدم؟ خب، هیچی.
نمی‌دونم، دلیلش سهل‌انگاری بوده، تنبلی یا نادونی. اما هرچی که هست، تا به حال نتونستم از زندگی‌ام حذفش کنم. توی زمستون، خب شاید شانسی وجود داشته باشه.
به همین خاطر، می‌خوام یه مجموعه مطالب با
سرم رو برمی‌گردونم و اون گوشه می‌بینمش. خیلی دوره، خیلی‌خیلی دور و حالا حالاها مونده تا به این نزدیکی‌ها برسه؛البته هرقدر نزدیک شه بازم اندازۀ یه دنیا ازش دورم. مثل اونایی که تا چند لحظه پیش می‌دیدم تو چشم نیست. دیگه به بقیه توجهی ندارم، سر تا پا چشم می‌شم و نگاه و حسرت. از اینجا نمی‌شه درست تشخیص داد داره گریه می‌کنه یا می‌خنده؛ اما معلومه داره می‌سوزه تا ستاره بمونه. خب خودزنی مدل‌های مختلف داره دیگه؛ ولی همه‌اش از عمق وجودمون نشئت
گاهی مسیر رویاخای تو جهتش خیلی با زندگی روزمره تو فرق میکنه و تو چاره ای نداری به جز ادامه دادن و پذیرفتن یادمه قبلا خیلی مقاومت میکردم دلم از زندگیم راضی نبود خیلی تلاش میکردم همونی بشه که من میخوام ولی نشد نتونستم عوض کنم تنها اتفاقی که افتاد عوض شدن خودم بود وقتی خیلی سخت ولی پذیرفتم ارزوهام یک گوشه می مانند هرکاری بشه باز براشون انجام میدم ولی الان اولویت زندگیم واقعیت زنرگیه من باید با این زندگی یک جوری کنار بیام باید بسازمش پس شروع کر
بنده از آن دست دانش آموزان سحرخیزی هستم که مخصوصا در ماه دی:) صبح۴:۵۰ از خواب می پرم و هجوم می برم برای مرور(مدیونین فک کنین چیز دیگه ای باشه:) و به همین منوال ادامه می دهم تا زمانیکه ۱۵مین به شروع امتحان بماند. در این لحظه متحول شده از جا میپرم و هجوم می برم برای پوشیدن فرم مدرسه و گلاب به روتون، روم به دیوار برای تخلیه:| بدین ترتیب هنگامیکه ۷مین به شروع امتحان مانده این شخص تازه خانه را به مقصد مدرسه ای که در بهترین شرایط ۱۵مین فاصله دارد! ترک می
بنده از آن دست دانش آموزان سحرخیزی هستم که مخصوصا در ماه دی:) صبح۴:۵۰ از خواب می پرم و هجوم می برم برای مرور(مدیونین فک کنین چیز دیگه ای باشه:) و به همین منوال ادامه می دهم تا زمانیکه ۱۵مین به شروع امتحان بماند. در این لحظه متحول شده از جا میپرم و هجوم می برم برای پوشیدن فرم مدرسه و گلاب به روتون، روم به دیوار برای تخلیه:| بدین ترتیب هنگامیکه ۷مین به شروع امتحان مانده این شخص تازه خانه را به مقصد مدرسه ای که در بهترین شرایط ۱۵مین فاصله دارد! ترک می
دردلم شوری بپا اندر ولای رهبر است/شوق دیدار حضورش در صفای رهبراست/اوچو خورشیدی درخشد درمیان انقلاب/پشت یاران ولایی هم دعای رهبراست/ازتبار اهل بیت ووارث برمصطفی/دردل و جانم طنین دائم صدای رهبراست/مقتدای شیعیان و وارث پیرخمین/برکت ایران فراوان ازعطای رهبر است/حضرت سیدعلی شد اسوه در روی زمین/ملت ماحرکت اوباندای رهبراست/این نمازجمعه هاشد پایگاه یاریش/چونکه مشمول عطای آن خدای رهبراست/گام دوم را ولایت بهرمامعنانمود/بازهم درمان عاشق ازشفای ره
الان که محاکمه ها همه به نفع بانکها است! تا بیشتر بتوانند نزول بگیرند. تقریبا قوه قضائیه نیز به استخدام بانکها در آمده. زیرا بانکها خودشان این پولها را، بدون مدرک و سند داده بودند، تا خرانه خالی شود والان شاد و خوشحال، بازهم میتوانند به اختلاس های بزرگ دست بزنند، و به گردن دیگران بیاندازند. اما بعد ا زکرونا باید روند قضایی تغییراتی را باور کند. یکی از انها الغای کاپیتولاسیون است
ادامه مطلب
به نام او
 
به این می اندیشم در کدامین سال و کدامین ماه و کدامین هفته و کدامین روز و کدامین ساعت و کدامین ثانیه قلب من از حرکت باز خواهد ایستاد و در کجا در میانه راه زندگی من دیگر نخواهم بود  و زندگی بعد من همچنان جریان خواهد داشت زندگی هرگز و برای هیچکس باز نخواهد ایستاد.....
 
سالها خواهد گذشت از زمانی که من نیستم و البته این راهی هست که بقیه هم خواهند رفت و هیچکاری نمیشه کرد و هیچکس از زندگی زنده بیرون نخواهد رفت ولی میتوان با کارهای بازهم بعد
اگر با طول عمر و میزان شارژدهی باتری گوشی خود مشکل دارید، باید بدانید که در این زمینه تنها نیستید و افرادی زیادی وجود دارند که با این مشکل شایع، دست و پنجه نرم می‌کنند. اگرچه در حال حاضر تعویض باتری گوشی های هوشمند امکان پذیر است، اما بازهم می توان با راهکارهایی ساده، میزان شارژدهی دستگاه را ارتقا بخشید.
ادامه مطلب
غول به تمام معنی ایسر با دنیایی از فناوری: Predator Helios 700
کمپانی
"ایسر" که یکی از بزرگترین سازندگان نوت بوک، و لپ تاپ های گیمینگ در جهان
است، تا کنون چندین بار دست به ابداعاتی جدید در این حوزه زده است؛ به
عنوان مثال می توان به نخستین لپ تاپ گیمینگ جهان با نمایشگر منحنی اشاره
کرد.
این شرکت به
تازگی لپ تاپ مخصوص بازی و البته حرفه ای Predator Helios 700 را معرفی
کرده است که بازهم یکی از ویژگی های برجسته آن، "اولین و ابتکاری بودن در
بخشی از طراحی" است. لپ تاپ
 
حرف های آبدار: مجموعه ای از قصه های طنز و پندآموز با زبانی ساده و روان از کتاب لطائف والطوائف
 
حرف های آبدار : نسترن عنبری، عهد مانا
بریده کتاب(۱):
راستی نگفتی نامت چیست؟آبنوش! چی؟آبنوش؟چه اسم عجیبی!نام پدرت چیست؟پدرم مرحوم شده. اسمش آبخیز بود. مرد بازهم با تعجب آبنوش را نگاه کرد. اسم مادرت چیه؟_آبناز!مرد ابرو بالا داد و گفت: جل الخالق!چه اسمهایی!آبنوش که می خواست تعجب مرد را بیشتر کند، گفت: اسم برادرم آبچهر است. اسم خواهرم آبشاد. اسم مادربزرگ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها